توافق مجدد دور از انتظار نیست/ دولت دنبال معاهدهای قیمتی است
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۵۱۹۱۰
به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام مجتبی ذوالنوری امروز (دوشنبه ۳ مهر ماه) در جمع خبرنگاران درباره روند مذاکرات احیای برجام، اظهار داشت: بعد از گذشت چندین سال از انعقاد برجام کاملاً مشخص شد کسانی که نسبت به برجام حرف و نظر منفی داشتند، حق با آنان بود چرا که آن برجامی که بدون ضمانت تعقیب میشد، از همان زمان معلوم بود که خروجی خاصی نخواهد داشت چرا که هزینهای برای طرف مقابل در آن تعریف نشده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی بیان کرد: بر این اساس شاهد بودیم که ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا با یک لگد کاخ برجام را خراب کرد و رفت. آیا ما در آن مقطع میتوانستیم کاری کنیم؟ از سوی دیگر ما همه تعهدات خود را اجرا کردیم و هیچ کسی نمیتواند بگوید که جمهوری اسلامی ایران نسبت به تعهداتش کوتاهی کرده است. الان بعضیها معتقدند که چرا افرادی چون ذوالنوری که در گذشته با برجام موجود مخالف بودند و حتی ذوالنوری برجام را آتش زد، امروز میگویند خط مذاکرات برجامی را باید ادامه دهیم؟
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: اولاً مبنای کار بنده برای آتش زدن برجام این بود که زمانی که ترامپ در زمان تبلیغات ریاست جمهوری خود راجع به برجام صحبت میکرد گفت ما برجام را پاره میکنیم که در همان زمان مقام معظم رهبری فرمودند اگر آنها برجام را پاره کنند، ما آن را آتش می زنیم.
وی متذکر شد: زمانی که ترامپ از برجام خارج شد، وظیفه ما در آن زمان چه بود؟ آیا باید کوتاه میآمدیم و عکس العمل نشان نمیدادیم و از دشمن تشکر میکردیم؟ آیا باید مانند حسن روحانی موضع گیری میکردیم که گفته بود یک مزاحمی از برجام خارج شد؟ البته بنده همان موقع به آن صحبت حسن روحانی واکنش نشان دادم و گفتم آیا واقعاً فقط یک مزاحم از برجام خارج شد تا شما برجام را خوب اجرا کنید یا آنکه آنان تا جایی که توانستند هزینههایی را به ما تحمیل کردند و الان که باید به تعهدات خود عمل کنند، از برجام بیرون رفتند تا بیشتر برای ما ایجاد مزاحمت کنند. زمانی که آمریکا از برجام خارج شد، ما هم باید یک عکس العمل قاطع نشان میدادیم.
نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی متذکر شد: اگر الان میگوئیم مذاکرات برجامی باید ادامه پیدا کند به این علت است که ما هزینه جدیدی برای بازگشت به برجام ندادیم، تمام هزینهها را دادیم، به همه تعهدات خود عمل کردیم و امروز بازگشت به برجام تعهد جدیدی برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد نمیکند. امروز نوبت آنان است که به تعهدات خود عمل کنند و ما میخواهیم حق خود را از آنان بگیریم که تا نیمه راه آمدند و ما همه تعهدات خود را انجام دادیم اما آنان به تعهدات خود عمل نکردند.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: کسانی که امروز مطالب مربوط به این حوزه را تقطیع میکنند، واماندگان و شکست خوردگانی هستند که آبروی آنان در برجام رفته و از جیب مردم هزینهها را دادند و چیزی نصیب مردم نکردند و امروز میخواهند جای قاتل و قاضی را عوض کنند و کاسه کوزهها را سر دیگران بشکنند.
وی با تأکید بر اینکه موضع دولت ایران درباره احیای برجام الان کاملاً درست است، گفت: فرق دولت فعلی با دولت سابق در این است که همه تخم مرغها را در سبد برجام نمیگذارد. اگر دشمن با ما کنار نیاید و وظیفه خود را انجام ندهد، آیا ما باید ارتباط با همسایگان و کشورهای منطقه را تعطیل کنیم؟ آیا باید ارتباط با کشورهای دنیا را کنار بگذاریم تا هر چه اراده طرف غربی است محقق شود؟
ذوالنوری تأکید کرد: دولت سیزدهم برای آنکه اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد نشود و ما را مقصر عدم اجرای برجام ندانند، گفت که ما به مذاکرات برجامی ادامه میدهیم اما از طرف دیگر ما دشمن خود را میشناسیم و دوباره نباید از یک سوراخ گزیده شویم و بر این اساس دولت مسیر استغنا از آمریکا و اروپا را پیش گرفت تا بتوانیم روابط خود را با کشورهای همسایه، منطقه و دنیا فعال کنیم و ایران به شانگهای پیوست و عضو بریکس شد و روابطمان با کشورهای همسایه خوب شده است.
وی بیان کرد: همچنین روابط ایران با عربستان سعودی که به صورت مرتب دیگران فاصله بین ایران و عربستان را زیاد میکردند و مشکل ایجاد کردند، روز به روز بهتر میشود که حفظ و اصلاح روابط با عربستان حداقل در رابطه ما با تعداد زیادی از کشورهای عربی تأثیرگذار است و ما این مسئله را به خوبی شاهد هستیم. اگر قانون اقدام راهبردی مجلس نبود، حتی دست دیپلماتهای ما برای چانه زنی خالی بود. نباید حقایق وارونه جلوه شود و افراد نباید غیر منصفانه یا از روی غرض ورزی صحبت کنند.
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی درباره آخرین وضعیت احیای برجام، گفت: دولت سیزدهم مسیر خودش را ادامه میدهد و دیپلماسی ما در این زمینه فعال است. همان طور که وزیر امور خارجه روز گذشته اعلام کرد که اگر آمریکاییها بخواهند حقوق مردم ما را به رسمیت بشناسند، توافق مجدد برجام دور از انتظار نیست، امروز جمهوری اسلامی ایران هیچ مشکلی در این موضوع ندارد و حتی بنده به علی باقری، معاون سیاسی وزیر امور خارجه در دور اولی که برای مذاکرات میرفت عرض کردم که شما به طرف مقابل بگویید که خودکار در دست ما و آماده است و توافقی را که منافع ایران را تأمین کند، بیاورید تا امضا کنیم.
وی تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه استنکاف از احیای برجام نداشته است. حرف ما آن است که مُرّ برجام باید اجرا شود. علت آنکه ما در گذشته نگرانی داشتیم اما الان در این حوزه نگران نیستیم به این دلیل است که دولت فعلی دولتی نیست که برجام را به هر قیمتی بخواهد احیا کند و دولتی است که میخواهد یک تعهد و معاهده قیمتی ایجاد کند نه اینکه برجام را به هر قیمتی احیا کند.
ذوالنوری بیان کرد: نکته بعدی آن است که این دولت امروز قدرت بازگشت پذیری را در بحث هستهای به جایی رسانده که ما نگرانی از خروج طرفین از برجام نداریم. این در حالی است که اگر در زمان روحانی طرفهای غربی از برجام خارج میشدند، دو سال طول میکشید تا ما سرخط شویم، لذا آنها ما را در این دو سال از حیث تحریمها بمباران میکردند اما ما نمیتوانستیم عکس العملی که آنان را پیشمان کند، داشته باشیم. در این دولت امروز بازگشت پذیری به جایی رسیده که ما هیچ گونه نگرانی نداریم که وارد یک معاهده شویم و برجام را احیا کنیم و اگر آنان بخواهند تخلفی کنند و از برجام خارج شوند، ما سریع و ظرف چند هفته به همین جایی که هستیم بازمی گردیم و قادر به مقابله هستیم.
کد خبر 5894776 زهرا علیدادیمنبع: مهر
کلیدواژه: مقام معظم رهبری احیای برجام مجلس شورای اسلامی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس مجتبی ذوالنوری حسین امیرعبداللهیان مجلس شورای اسلامی حسین امیر عبداللهیان ایران جمهوری اسلامی ایران حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی نیویورک هفته دفاع مقدس شورای نگهبان تهران رژه نیروهای مسلح ایالات متحده امریکا حجت الاسلام سیدابراهیم رئیسی انقلاب اسلامی ایران جمهوری اسلامی ایران مجلس شورای اسلامی برجام خارج شد تعهدات خود عمل احیای برجام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۵۱۹۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟
مهرداد حجتی -روزنامه اعتماد-این روزها در رادیو و تلویزیون تبلیغاتی پخش میشود با این مضمون که امسال در «فلان مکان» هر کالایی را میتوان به قیمت پارسال خریداری کرد! و این لابد بهترین تبلیغ برای آن مجموعه است که کالاهای خانگی را عرضه میکند. سالها دورانی که قیمتها برای مدتی طولانی ثابت و بدون افزایش میماند، گذشته است و مردم همچون خاطرهای محو از آن یاد میکنند. افزایش قیمتها مدتهاست که تبدیل به یک روال شده است و این آرزوی مردمی که انتظار یک دوره باثبات و آرام را سالهاست میکشند به انتظاری دور از دسترس تبدیل کرده است. آرزویی نزدیک به محال! شاید شما هم در تاکسی، مترو یا اتوبوس از دهان این و آن شنیده باشید که دوران باثباتی را به یاد میآورند که در آن سالها «خودکار بیک»، پنج ریال بود و یک ریال هم به تنهایی دارای ارزش بود و میشد با آن کالایی همچون پاککن، مدادتراش یا مداد خرید! بلیت اتوبوس شهری از میدان راهآهن تا سرپل تجریش، دو ریال بود در صورت استفاده از تاکسی، باقیمانده سکه ده ریالی به شما با سکه خردتر بازگردانده میشد! در آن روزگار کسی هرگز تصور نمیکرد که روزگاری خواهد آمد که به یک میلیارد تومان گفته شود؛ یک تومان! چون واقعا ۱۰ ریال یک تومان بود. همان ارزش واقعیاش که میشد با آن اقلامی خریداری کرد! آن روزها هیچ کس تصور نمیکرد، روزی بانک مرکزی، اسکناس صد هزار یا پانصد هزار تومانی هم عرضه کند! به همان اندازه که پیشبینی روزگاری، چون امروز در چند دهه بعد محال بود، حالا دستیابی به دورانی با ثبات، چون آن روز هم محال و دور از دسترس به نظر میرسد. آرزوی بازگشت به دوران ثبات! سعید حجاریان به وضعیتی، چون امروز، «وضعیت ابنُرمال» میگوید، وضعیتی در تقابل با «وضعیت نرمال». به تعبیری «وضعیت استثنا» در برابر «وضعیت عادی». او سال ۹۲، طی گفتاری، موضوع «نرمالسازی» را مطرح کرد و آن را پروژه مطلوب دولت تازه بر سر کار آمده «حسن روحانی» تلقی کرد. پروژهای که قرار بود دولت روحانی، به موازات تلاشهای داخلی، با تلاشهای دیپلماتیک به آن برسد. حجاریان «پروژه دموکراسیخواهی» را منوط به «نرمالسازی» کشور دانسته بود. اتفاقی که به دلیل کارشکنیهای مداوم و مانعتراشیهای مکرر در داخل و روی کار آمدن دولت «ترامپ» در امریکا رخ نداد تا اینچنین یک فرصت تاریخی برای بهبود وضعیت از دست برود. منظور از رسیدن به «وضعیت نرمال»، عادی شدن همه چیز در همه عرصهها از جمله «اقتصاد» بود. به عبارتی «رسیدن به یک ثبات» در «وضعیت اقتصادی». در چنین وضعیتی - وضعیت نرمال - هیچ شهروندی نگران فردای خود نیست. بیم از دست دادن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه، وضعیت روانی جامعه را در هم نمیریزد و آرامش جامعه را به هم نمیزند. در وضعیت نرمال، قیمت کالاها برای مدت طولانی - سالها - ثابت میماند و هیچ شهروندی نگران، افزایش قیمتها نیست، چون ریال یا تومانی که در جیب دارد، ارزشش ثابت میماند و مدام دچار افت یا نوسان نمیشود. در مقابل چنین وضعیتی، «وضعیت ابنرمال» یا «استثنا»، شرایط اقتصادی را در هم میریزد و دچار بیثباتی میکند. به همین خاطر هم، هر آینه بیم از دست رفتن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه وجود دارد و همین عرصه اقتصادی را آشفته و دچار بیثباتی میکند. در «وضعیت نرمال» امکان جذب سرمایه و سرمایهگذاری وجود دارد. اما در «وضعیت ابنرمال» نه تنها این امکان از دست میرود که حتی منجر به فرار سرمایه هم میشود. اتفاقی که بلافاصله پس از توقف «برجام» در پی خروج «ترامپ» از آن رخ داد. آن اتفاق، برنامههای حسن روحانی را در هم ریخت و او را در داخل با بحرانهایی روبهرو کرد. در چنین شرایطی مخالفان او که در حقیقت «مخالفان برجام» و «پروژه نرمالسازی» بودند، با حمایت بخشهایی در حاکمیت، دست بالا را پیدا کردند. این فرصت که بتوانند فشار خود را با در اختیارگیری تریبونهایی بیشتر کنند. همان گروه که بارها به «جواد ظریف» و تیم مذاکرهکننده، تاخته بود و پس از توافق ایران با ۱+۵، کمیسیونی ویژه برای بررسی آن دستاورد، یعنی «برجام» تشکیل داده بود! حالا، اما آن گروه با خروج یک طرفه ترامپ از برجام، گویا به خواسته قلبی خود رسیده بود، چون فردای آن شادمانه در صحن علنی، با هیاهوی فراوان «برجام» را آتش زده بود! هر چند اقدامی نمادین، اما از منظر دولت، اقدامی مخرب تلقی شده بود. به سخره گرفتن تلاش دستگاه دیپلماسی کشور که توانسته بود کشور را پس از سالها از زیر تحریمهای فلجکننده خارج کند و چشماندازی امیدوارکننده پدید آورد چندان سنجیده به نظر نرسیده بود. هر چه بود در عرصه اقتصادی، کشور به آرامش رسیده بود و کشورهای بزرگ، داوطلب سرمایهگذاری در ایران شده بودند، چون وضع به سرعت به سوی عادی شدن و ثبات پیش رفته بود. «عبدالله رمضانزاده» از دولتمردان دولت اصلاحات، سال ۹۲، از پروژه «آواربرداری» سخن به میان آورده بود. او گفته بود، پس از هشت سال، آنچه از دولت پیشین -احمدینژاد- برجا مانده است، «انبوهی ویرانی» است که باید توسط دولت بعد، ابتدا آواربرداری و سپس بازسازی صورت گیرد. پروژهای که بر عهده حسن روحانی و دولتش نهاده شده بود و او نه تنها باید به سرعت خرابیهای گذشته را جبران میکرد که ضمن آن باید به بازسازی هم توجه نشان میداد. آن هم با خزانهای که خالی شده بود و بدهی انبوهی که باقی مانده بود. روزی که احمدینژاد بر سر کار آمده بود، «خاتمی» خزانهای پر پول و صندوق ذخیره ارزی انباشتهای را برای او باقی گذاشته بود. اما «پولپخشی»های مداوم و بیحساب کتاب احمدینژاد که گاه با «گونی» پولها را در سفرهای استانی جابهجا میکرد، نه تنها آن اندوخته را بر باد داده بود که حتی درآمد هنگفت حاصل از فروش نفت - بالغ بر ۷۰۰ میلیارد دلار- را هم نابود کرده بود! رقمی که هیچگاه توسط هیچ نهادی بررسی نشد و رییس دولت وقت بابتش هیچگاه بازخواست نشد!
آنها که خواستار توقف برجام و حتی خروج از آن بودند، در حقیقت در صف نوبت دولت بعد ایستاده بودند. مرور اعضای کمیسیون بررسی «برجام» میتوانست تصویری از دولت، مجلس و فردای سیاسی کشور را پس از دولت روحانی به دست دهد:
نقویحسینی نماینده ورامین (اصولگرایان رهروان ولایت)، اسماعیل کوثری نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، محمدحسن ابوترابیفرد نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، کارخانهای نماینده همدان (اصولگرایان رهروان ولایت)، حسین نجابت، نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، زاهدی نماینده کرمان (اصولگرایان رهروان ولایت)، علیرضازاکانی نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، مهرداد بذرپاش نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، علاءالدین بروجردی نماینده بروجرد (اصولگرایان رهروان ولایت و رییس کمیسیون امنیت ملی)، سیدمحمود نبویان نماینده تهران (اصولگرایان جبهه پایداری)، حقیقتپور نماینده اردبیل (اصولگرایان رهروان ولایت)، منصوریآرانی نماینده آران و بیدگل (اصولگرایان رهروان ولایت)، وحید احمدی نماینده کنگاور (اصولگرایان رهروان ولایت)، مسعود پزشکیان نماینده تبریز (اصلاحطلب) و تاجگردون نماینده گچساران (اصلاحطلب). در میان آن همه اصولگرا فقط دو تن اصلاحطلب بودند. تقریبا تصویری بینقص از آنچه در پیش رو بود.
حجاریان درباره دوپارگی سیاسی در فردای «برجام» گفته بود؛ کشور به دو گروه، «برجامیها» و «نابرجامیها» تقسیم خواهد شد. «برجامیها» که خواهان گفتگو و عادیسازی روابط با جهانند و به خروج از انزوای کشور و عادی شدن اوضاع میاندیشند و «نابرجامیها» که اساسا از بیخ و بن با هر نوع گفتگو و تعامل با جهان، خصوصا غرب مشکل دارند و همواره از تحریمها استقبال میکنند. شاید به این دلیل که در «وضعیت ابنرمال»، آنها دست بالا را پیدا میکنند. «وضعیت ابنرمال» راه را برای هر نوع شفافسازی میبندد. مراودات اقتصادی - تجارت - امری سیاسی و امنیتی میشود که باید در لایههایی پنهان تصمیمگیری شود. دالانهایی پنهان برای افرادی خاص گشوده میشود و تجارتی نهان شکل میگیرد که از چشم ناظران پنهان میماند. امتیازهایی در همان لایهها تقسیم شده و پول و ارز به ابزاری برای معادلات سیاسی بدل میشود. در چنین وضعیتی است که مسائلی همچون «چای دبش» هم رخ میکند. در شرایطی که کشور از همه سو تحریم و ارتباط نظام بانکی کشور با نظام بانکی جهان - به دلیل نپیوستن به FATF - قطع است، افرادی خاص دست بالا را در اقتصاد کشور پیدا میکنند که توانایی دور زدن تحریمها و معامله در پشت درهای بسته را دارند. اتفاقی که قرار بود پس از دوران حسن روحانی رخ دهد و کشور به سرعت وارد دالانی از حوادث شود که تا پیش از آن هرگز تجربه نکرده بود. برگزاری دو انتخابات، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ بدون حضور کاندیداهای شاخص اصلاحطلب، عرصه را یکدست در اختیار همان گروهی قرار داد که از همان ابتدا با «برجام» مساله داشت. دولتی بر سر کار آمده بود که هیچ برنامه اقتصادی مدوّنی در دست نداشت، برخلاف ادعای «برنامه هفت هزار صفحهای» که در دوران کاندیداتوری در تلویزیون گفته بود، دست رییسی از هر برنامهای کاملا خالی بود! انسداد مذاکرات پس از مدتی تلاش نافرجام در جهت احیای برجام، هر چشمانداز احتمالی را از بین برده بود. شعار «نگاه به داخل» که هیچ «پِلنی» در پیوست نداشت، وضع را پیچیدهتر و دولت «نوانقلابی» رییسی را وادار به پروپکانی کرده بود. اتفاقی که پیشتر احمدینژاد هم تجربه کرده بود. حالا با گذشت نزدیک به سه سال از روی کار آمدن دولت رییسی، نه تنها وضعیت به حالت عادی بازنگشته، بلکه وضع به مراتب غیرعادیتر هم شده است. به عبارتی «وضعیت ابنرمال» تعمیق و «وضعیت نرمال» کاملا از دسترس دور شده است. حالا صعود سرسامآور قیمتها، با جهش بیسابقه دلار، همان شعار «نگاه به داخل» را هم با ابهام مواجه کرده است. تا چند ماه دیگر، ابراهیم رییسی وارد سال پایانی دوره چهار سالهاش خواهد شد بیآنکه توانسته باشد دستاورد قابل ملاحظهای به دست آورده باشد. دولتی که با شعار تک رقمی کردن تورم بر سر کار آمده بود، حالا به تورمی افسارگسیخته رسیده است. بهرغم همه آمارهایی که ارایه میشود، سفره خالی مردم و ریزش طبقه متوسط به طبقه فرودست حاصل همان انزوای «نخبگان» یا «قشر الیت» به بهانه «جوانسازی» دولت است که با آزمون و خطا امور کشور را پیش میبرد!
تبلیغ از بلندگوی رسمی - صدا وسیما - برای خرید کالاهای خانگی به قیمت سال قبل، به نظر حالا یک دستاورد است! البته دستاوردی از جنس «استثنا» برای جماعتی «استثنا!» جماعتی برخوردار از حمایت که میتوانند از این «وضعیت استثنا» نهایت بهره را ببرند بیآنکه گروهی رقیب کسب و کارشان را تهدید کند! پدیداری چنین «استثناهایی» نه تنها موجب افتخار نیست، بلکه موجب تاسف هم هست. توزیع رانت، دستاورد نیست، بلکه نشانه نوعی معلولیت در نظام مدیریت است. معلولیتی برآمده از همان «وضعیت ابنرمال» که دولت چارهای برای آن در دست ندارد. شاید به این دلیل که خود برآمده از همان «وضعیت استثنا» است.